|
در جدیدترین حمله سایبری به رژیم صهیونیستی اطلاعات محرمانه و شخصی مقامات ارشد اطلاعاتی و نظامی این رژیم منتشر شد
همه سوراخهای دیوار موساد
موساد با دریافت ضربات پیاپی طی 6 ماه گذشته در حال تبدیل شدن به یک دستگاه امنیتی ورشکسته است. درست پس از آنکه یک گروه ناشناس به نام «الحریه» ۲ تن از افسران اطلاعاتی برونمرزی اسرائیلی به نام «دیوید بری» و «دیوید بن روزی» را ربود، سریال هک شدن زیرساختها و پایگاههای دادههای حساس و محرمانه رژیم صهیونیستی به وحشتناکترین قسمت خود رسید. سرعت وارد آمدن ضربات متوالی به موساد چنان است که مقامات امنیتی صهیونیست حتی فرصت واکنش نشان دادن به این ضربات را نیافتهاند. آخرین ضربه را گروهی با نام «عدالت برای فلسطین» وارد کرد که اطلاعات محرمانه تازهای از مقامات بلندپایه اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی را در فضای مجازی منتشر کرد.
این گروه خود را حامی فلسطینیان مظلوم معرفی کرده و اطلاعات دست اول از مسائل شخصی و زندگی خصوصی، نشانی، تلفن و سبک زندگی مقامات بلندپایه نظامی و امنیتی این رژیم را در قالب متن، عکس و فیلم در کانالی تلگرامی به نشانی justice_palestine@ به زبان فارسی فاش کرده است.
این کانال خود را «شبکه مردمی بینالمللی از آزادگان، جوانمردان، حامیان عدالت، مظلومان و بیپناهان جهان» عنوان کرده و یکی از اهداف خود را «شناسایی و افشای هویت عوامل ظلم، قاتلان مردم بیگناه و کودککشان غاصب به منظور برخورد سلبی با آنان و افزایش هزینه جنایات آنها علیه بشریت» اعلام کرده است.
تصاویر و اطلاعات دست اولی از «رونن بار» (رئیس سرویس اطلاعات و امنیت داخلی اسرائیل موسوم به شاباک)، «یوسی کوهن» (رئیس سابق سرویس اطلاعات خارجی اسرائیل موسوم به موساد)، «آهارون هالیوا» (رئیس سازمان ضداطلاعات ارتش اسرائیل موسوم به آمان) و دیگر مقامات بلندپایه رژیم صهیونیستی و اعضای خانواده آنها توسط این کانال منتشر و تأکید شده است بزودی اطلاعات بیشتری فاش خواهد شد.
گروه سایبری «عدالت برای فلسطین» همچنین معرفی این عوامل به گروههای حامی حقوق بشر در همه دنیا و تلاش برای طرح دعاوی حقوق بشری و محاکمه آنها در دادگاههای بینالمللی به عنوان جنایتکاران جنگی و غاصبان حقوق انسانها را دیگر هدف خود عنوان کرده است. این در حالی است که همزمان حملات کاری و سلسلهوار یک گروه هکری بینالمللی بسیار کارکشته به نام «عصای موسی» به زیرساختهای سایبری اسرائیلیها ادامه دارد.
گروه عصای موسی پس از آنکه در موج اول حمله به خانه عنکبوت، فایلهایی شامل محرمانهترین اطلاعات صدها نظامی عضو یگانهای نیروهای ویژه ارتش عبری و تصاویر شخصی از «بنی گانتس» وزیر جنگ این رژیم را هک کرد و به انتشار عمومی گذاشت، حالا شرکتهای امنیتی صهیونیست را هدف قرار داده است.
در موج جدید حملات عصای موسی که از ابتدای هفته آغاز شد، سرورهای اطلاعاتی شرکتهای امنیتی اسرائیلی هک شد و اسنادی از جمله شناسنامه، اوراق دفاتر وکلا، چکها و گزارشهای مالی به سرقت رفت. انتظار میرود مانند حملات گذشته این بار نیز این اطلاعات حساس در محیط اینترنت تاریک و شبکه تلگرام منتشر شود. به گزارش تارنمای واللا وابسته به موساد، «مای بروکس - کمبلر» کارشناس سایبری، حملات یک ماه گذشته گروه هکری عصای موسی را همانند گروه هکری با سابقهتر «سایه سیاه» (Black Shadow) علیه طرفهای اسرائیلی موفقیتآمیز دانسته است.
* حمله هکرها به پیمانکاران نظامی آمریکا
دادههای یک شرکت فعال در زمینه تامین امنیت سایبری در آمریکا نشان میدهد گروهی از هکرها به سامانه ۹ سازمان در حوزههای دفاعی، انرژی، پزشکی، فناوری و آموزش نفوذ کردهاند. به گزارش سیانان، اطلاعات شرکت «پالو آلتو نتورکس» نشان میدهد دست کم یکی از این سازمانها در ایالات متحده مستقر است. کارشناسان سایبری گمان میکنند عاملان این نفوذ، هکرهای خارجی هستند. به گفته آنها این هکرها در تلاشند به دادههایی حساس از جمله اطلاعات پیمانکارانی که با آمریکا در حوزه نظامی همکاری میکنند دسترسی پیدا کنند. هدف از اعلام علنی نفوذ سایبری اخیر هشدار به دیگر سازمانهایی عنوان شده است که هدف بالقوه هکرها محسوب میشوند. آژانس امنیت ملی ایالات متحده به همراه اداره امنیت سایبری و اداره امنیت زیرساختهای این کشور برای مقابله با این حملات سایبری بسیج شدهاند. «رایان اولسون» از مسؤولان ارشد شرکت «پالو آلتو نتورکس» میگوید هکرها در جریان این حملات با سرقت گذرواژهها قصد داشتند به صورت درازمدت به سامانه این سازمانها دسترسی داشته باشند. به گفته او حمله به ۹ سازمانی که هدف حمله سایبری قرار گرفتهاند تنها بخشی از یک کارزار جاسوسی است. هر چند هنوز منشأ این حملات سایبری مشخص نشده است اما مقامات شرکت مزبور میگویند برخی تحرکات هکرها و ابزار مورد استفاده از سوی آنها مشابه حملاتی است که پیش از این از سوی گروههای هکری چین انجام شده بود. شرکتهایی که به عنوان پیمانکار با دولت آمریکا در حوزه نظامی همکاری میکنند به دلیل دسترسی به اطلاعات مرتبط با امنیت ملی این کشور بارها هدف حمله هکرها قرار گرفتهاند. این در حالی است که هفته گذشته «مارک مایلی» رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا در واکنش به پیشرفتهای نظامی چین اعترافی کرد که نمایندگان کنگره را به وحشت انداخت. این ژنرال 5 ستاره گفت: «ما شاهد یکی از بزرگترین انتقال قدرتها در دنیا در حوزه ژئواستراتژیک هستیم. آنها (چین) مشخصا در منطقه ما را به چالش کشیدهاند و هدف آنها به چالش کشیدن آمریکا در عرصه جهانی است».
***
پاسخ آتشین حماس به فراخوان شیطانی خاخام اسرائیلی
پس از فراخوان یک خاخام افراطی اسرائیلی برای تخریب مسجد قبه الصخره در قدس شریف، گروه مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) هشدار داد در صورت هر گونه تعرض به این مکان مقدس، زمین را زیر پای صهیونیستها به آتش خواهد کشید. به گزارش القدس العربی، کمیته القدس و الاقصی وابسته به جنبش حماس در واکنش به فراخوان شیطانی خاخام «یعقوب هیمن» اعلام کرد یهودیان در این مکان هیچ حق تاریخی، دینی یا فرهنگی ندارند و سازمان ملل و یونسکو بر این امر تأکید کردهاند. حرم شریف در قدس از ۳ مسجد تشکیل شده است: مسجد الصخره، مسجد عمر و مسجدالاقصی. «قبه الصخره» کهنترین شاهکار معماری اسلامی و بلندترین بارگاه و بقعه در حرم شریف است که در نهایت کمال باقی مانده است. همچنین مرکز دموکراسی و حقوق بشر «الانسان» که مقر آن در نوار غزه است، اعلام کرد این دعوت خاخام صهیونیست تأکید بر شیوه تحریکآمیزی است که رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیها و مقدسات آنها در پیش گرفته است.
ارسال به دوستان
سردار قاآنی در دیدار رئیسجمهور و نخستوزیر عراق بر نیاز این کشور به حفظ همبستگی داخلی و پیگیری قانونی اعتراضات مردم تأکید کرد
انسجام عراق خواسته مقاومت
خبر حمله پهپادی به منزل الکاظمی میتواند سناریوسازی در جهت ایجاد فتنه منطقهای علیه مقاومت در عراق باشد
گروه سیاسی: به دنبال نابسامانیهای عراق پس از اعلام نتایج انتخابات پارلمانی این کشور و اعتراض احزاب مختلف نسبت به انجام تقلب گسترده در این انتخابات، بامداد یکشنبه رسانههای عراقی از ترور ناموفق نخستوزیر این کشور خبر دادند؛ مسالهای که ممکن است به فتنهای تبدیل و در نهایت به ضرر محور مقاومت در عراق تمام شود. در بحبوحه این کشمکشهای فتنهگون، منابع خبری از سفر فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران به این کشور خبر دادند.
به گزارش «وطنامروز»، منابع عراقی از سفر سردار قاآنی، فرمانده سپاه قدس به بغداد و دیدار «برهم صالح» رئیسجمهور و «مصطفی الکاظمی» نخستوزیر این کشور خبر دادند. شبکه المیادین با اعلام این خبر به نقل از منابع عراقی اعلام کرد سردار قاآنی در دیدار مقامات ارشد عراقی بر نیاز این کشور به آرامش و حفظ همبستگی داخلی تاکید کرد. بنا بر گزارش المیادین، فرمانده سپاه قدس یکشنبهشب پس از تحولات اخیر عراق وارد بغداد شد. این شبکه همچنین نوشت: سردار قاآنی علاوه بر رئیسجمهور و نخستوزیر با چند مسؤول دیگر عراقی دیدار داشته و بر ضرورت دوری از هرگونه اقدامی که امنیت عراق را تهدید کند، تاکید کرده است. المیادین در پایان به نقل از منابع عراقی افزود: قاآنی همچنین بر لزوم پیگیری خواستههای مردم و معترضان عراقی در چارچوب قانون تاکید کرد.
لازم به ذکر است سفر فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران به عراق در حالی صورت میگیرد که دولت عراق بامداد یکشنبه اعلام کرد محل سکونت مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق با پهپاد هدف قرار گرفته شده اما او آسیبی ندیده است. الکاظمی نیز به فاصله کوتاهی پس از انتشار این خبر در توئیتی ضمن تاکید بر سلامتی خود، همگان را به حفظ آرامش و خویشتنداری دعوت کرد. در پی تلاش برای سوءقصد به جان الکاظمی، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان در تماس تلفنی با «فؤاد حسین» همتای عراقی خود با ابلاغ سلام رئیسجمهوری اسلامی ایران به مصطفی الکاظمی، چنین اتفاقاتی را خلاف ثبات و امنیت کشور دوست عراق برشمرد که از سوی بدخواهان عراق و در جهت بر هم زدن آرامش این کشور انجام میشود. همچنین سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه نیز با محکوم کردن هدف قرار دادن نخستوزیر عراق، بر موضع ثابت و مستمر جمهوری اسلامی ایران در حمایت از ثبات، امنیت و آرامش در عراق تأکید کرد. انتشار خبر سوءقصد به جان نخستوزیر عراق بر التهاب فضای این کشور افزود. پیش از این در پی انتخابات پارلمانی عراق، بخشهایی از جامعه این کشور در اعتراض به نتایج انتخابات به خیابانهای بغداد و برخی شهرهای دیگر آمدند که در چند مورد از جمله پایتخت، این اعتراضها به خشونت کشیده شد و چند کشته بر جا گذاشت.
* فتنهآفرینی صهیونیستی علیه مقاومت
شرایط عراق از زمان برگزاری انتخابات پارلمانی در مهرماه و اعلام نتایج آن تا بهحال با نابسامانی همراه بوده است. تغییر قانون انتخاباتی باعث شد برخی ائتلافها با دارا بودن آرای مردمی بیشتر، کرسیهای کمتری به دست آورند. در کنار این، معترضان نحوه شمارش آرای انتخاباتی را نیز مشکوک و ناسالم دانستهاند. به همین خاطر گروههای مختلف معترضان با برپایی تظاهراتهای خیابانی خواستار بازشماری دستی آرا شدند. در برخی تجمعات، با متشنج شدن فضا کار به درگیریهایی کشیده شد که جمعهشب در رخداد خونینی برخی تظاهراتکنندگان به ضرب گلوله نیروهای امنیتی کشته شدند. این اتفاق فضای این کشور را ملتهبتر کرد. در این میان خبر حمله پهپادی به منزل مصطفی الکاظمی، نخستوزیر عراق را باید با دقت بیشتری نگریست که میتواند سناریوسازی در جهت ایجاد فتنه منطقهای علیه مقاومت در عراق باشد.
از همان ابتدای انتشار خبر برخی افراد، رسانهها و گروههای غربگرای عراقی پیکان اتهام را به سمت گروههای مقاومت گرداندند و گفتند گروههای یادشده این ترور را انجام دادهاند. نکته قابل توجه این است که اظهارات غربگرایان با بازتابهای گسترده در رسانههای منطقهای و بینالمللی نیز همراه بود؛ امری که به نظر میرسد با هماهنگی و سازماندهی قبلی انجام شده است. همچنین نکته دیگری که در این باره شکبرانگیز است، عدم فعالیت پدافند آمریکاییCRam که در سفارت این کشور در بغداد مستقر است، بود. این سامانه پدافندی حتی کوچکترین تحرکات را در آسمان پایتخت عراق رصد کرده، فعال میشود و علیه آن واکنش نشان میدهد. با این وجود در برابر حمله به خانه الکاظمی که در نزدیکی سفارت بغداد قرار دارد هیچ واکنشی از خود به نمایش نگذاشت. با در نظر گرفتن جمیع این موارد بوی توطئهای صهیونیستی برای به آشوب کشاندن عراق و ایجاد فتنه منطقهای به مشام میرسد. رژیم صهیونیستی همواره از ایجاد نابسامانی در کشورهای منطقه از جمله کشورهای محور مقاومت حمایت و استقبال کرده است. بارزترین مثال آن را میتوان در سال 2017 و رفراندوم جدایی اقلیم کردستان عراق مشاهده کرد. طی این رفراندوم که با واکنشهای منفی منطقهای و جهانی همراه بود، تنها اسرائیل به حمایت از آن پرداخت. از همان زمان که این پروژه و توطئه با درایت جمهوری اسلامی ایران و نیروهای مقاومت خنثی شد، حملات داخلی و خارجی نسبت به گروههای مقاومت عراقی شدت گرفت. در این مدت تلاش شد گروههای مقاومت عامل ناامنی و بیثباتی در این کشور معرفی شوند. این در حالی است که گروههای مقاومت برای ایجاد امنیت و ثبات در عراق ضربات بسیاری متحمل شده و صدها شهید و جانباز تقدیم کردهاند.
حتی پس از انتخابات برخی گروههای مقاومت که نتیجه انتخابات را نپذیرفته بودند، از طرق قانونی و به طور مسالمتآمیز و برگزاری راهپیماییهای آرام تلاش داشتند به تشنج فضا دامن نزنند. با این وجود، اقدام نیروهای امنیتی در حمله به معترضان، به کشته و زخمی شدن گروهی از مردم در تظاهرات جمعه هفته گذشته انجامید. به همین سبب کمیته حقیقتیاب برای بررسی رخدادهای خونین تشکیل شد. ترور الکاظمی علاوه بر اینکه اقدامات این کمیته را به حاشیه میراند، اعتراضات به نتایج انتخابات را نیز کمرنگ خواهد کرد. بنابراین این اقدام مشکوک را میتوان تلاشی دانست که به تبع آن افکار عمومی به جای مطالبهگری از متولیان برگزاری انتخابات، توجهاش به گروههای مقاومت اسلامی منحرف شود.
در نهایت با وجود اینکه همچنان جزئیات این حادثه در هالهای از ابهام است، باید هشیاری بیشتری در مواجهه با اتفاقات تنشآفرین در عراق داشت تا ضربهای به مقاومت اسلامی وارد نشده و با خروج فضای این کشور از تنش و التهاب، فتنه منطقهای صهیونیستها خنثی شود. سفر سردار قاآنی به عراق در این راستا قابل فهم است.
ارسال به دوستان
حجتالاسلام محسنیاژهای اعلام کرد
تمرکز عدلیه بر مبارزه با قاچاق
گروه سیاسی: رئیس دستگاه قضا گفت: دولت سیزدهم اهتمام و عزم فوقالعادهای در راستای مبارزه با فساد و حل مشکلات دارد؛ باید هر ۳ قوه کمک کنند که این اهتمام به حل مسائل منجر شود.
حجتالاسلام غلامحسین محسنیاژهای در جلسه شورای عالی قوه قضائیه به دیدار خود با اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی به عنوان ششمین نشست با نمایندگان مجلس اشاره کرد. وی به اعلام آمادگی نمایندگان مجلس برای همکاری با قوه قضائیه در همه زمینهها از جمله طرح همترازی با نهادهای دیگر، اصلاح قوانین و رفع خلأهای قانونی اشاره کرد و در ادامه از همه مسؤولان قضایی که پیگیر رفع مشکلات معیشتی و مالی کارکنان هستند، قدردانی و بر استمرار و جدیت در پیگیری این موضوع تاکید کرد. رئیس دستگاه قضا به تقاضای نمایندگان مجلس برای ارائه لایحه از سوی قوه قضائیه هم اشاره کرد و گفت: نمایندگان عنوان کردهاند دستگاه قضا لایحه ارائه دهد، چرا که لوایح ارسالی از سوی قوه قضائیه جامع، منطبق با واقعیت و پختهتر از طرح است. محسنیاژهای همچنین در این جلسه با طرح سوالهایی مبنی بر اینکه چقدر ستاد مبارزه با قاچاق کالا موفق بوده و تا چه اندازه قانون عملیاتی شده است و هر نهاد چه اقداماتی باید انجام دهد، بیان داشت: دولت سیزدهم حس و عزم فوقالعادهای در راستای مبارزه با فساد و حل مشکلات داخلی در همه زمینهها از جمله تولید دارد و شخص رئیسجمهور و اعضای دولت بر این موضوع اهتمام ویژه دارند اما این اهتمام را باید ۳ قوه کمک کنند که به حل مسائل منجر شود. ما نمیخواهیم طرح موضوع و مساله کنیم، میخواهیم حل مساله کنیم. وی در ادامه هدف از بازدیدهای میدانی، سرکشیهای مستمر و طرح مسائل را حل مشکلات موجود عنوان و به برنامهریزی برای برگزاری نشست با کسانی که در این زمینه مسؤولیت مستقیم بر عهده دارند اشاره کرد. محسنیاژهای با خاطرنشان کردن گزارشی درباره انبارهای سازمان جمعآوری و فروش اموال تملیکی که به دست او رسیده است، ضمن اظهار تأسف از وضعیت موجود، اظهار کرد: ما همه در برابر این وضع مسؤولیم. با اینکه همه بر مبارزه با قاچاق تمرکز کردهایم اما این گزارش جای تأسف بسیار داشت، لذا تصمیم به بازدید از این سازمان در روز جمعه گرفتم. رئیس دستگاه قضا با اذعان به وجود برخی مشکلات در سازمان اموال تملیکی از جمله مشکلات ساختاری، بودجهای، نیروی انسانی و قوانین و مقررات، در عین حال تاکید کرد این مشکلات هیچکدام توجیهکننده وضعی که در انبار دیدم، نبود. وی یادآور شد: اموالی که به سازمان جمعآوری و فروش اموال تملیکی منتقل میشود یا متروکه و یا قاچاق هستند که توقیف میشود تا تعیینتکلیف صورت گیرد. محسنیاژهای با اشاره به اظهارات مطرحشده در جریان این بازدید مبنی بر اینکه درباره برخی کالاها از سوی دستگاه قضایی و سازمان تعزیرات تعیینتکلیف صورت نگرفته است، از تعیین مهلت ۲ هفتهای برای مسؤولان سازمان اموال تملیکی و دیگر مسؤولان ذیربط به منظور بررسی وضع موجود و احصای مشکلات و ارائه آمار دقیق به دستگاه قضایی خبر داد.
ارسال به دوستان
روز دوم رزمایش مشترک ذوالفقار 1400 با شلیک موشکهای کروز قادر، قدیر و نصر و پهپاد انتحاری آرش برگزار شد
اقتدار ذوالفقار در آسمان
گروه سیاسی: پهپاد انتحاری «آرش» ارتش در رزمایش مشترک ذوالفقار 1400 هدف تعیینشده را با موفقیت مورد اصابت قرار داد.
در ادامه مرحله اصلی رزمایش مشترک ذوالفقار 1400 ارتش جمهوری اسلامی ایران، در یک عملیات سریع و دقیق، پهپاد انتحاری آرش نیروی زمینی ارتش، با طی مسافت طولانی از مبدأ با اصابت به نقطه تعیینشده، دقت پهپادهای ایرانی را در صحنه رزم نشان داد. یگانهای نیروی زمینی ارتش با اجرای آتش موشکی- توپخانهای هوشمند و نقطهزن، بالگردهای شکاری هوانیروز و پهپادهای رزمی، با راکتها و موشکهای ایرانی، موفق به تصرف مواضع یگان حملهور در نقش دشمن شدند. امیر دریادار سیدمحمود موسوی، سخنگوی رزمایش مشترک ذوالفقار 1400 با بیان اینکه سامانه بومی مرصاد با هماهنگی شبکه یکپارچه پدافند هوایی کشور با شلیک موشک، هدف هوایی متخاصم را سرنگون کرد، گفت: یگانهای توپخانه، زرهی، بالگردی و پهپادی نیروی زمینی ارتش، به اجرای آتش علیه نیروهای حملهور در نقش دشمن پرداختند. وی افزود: در این مرحله از رزمایش، نیروی زمینی ارتش با بهکارگیری پهپادهای شناسایی بومی ابتدا همه فعالیت یگانهای حملهور در نقش دشمن را رصد و سپس با اعزام پهپادهای رزمی ایرانی، شناورهای آنها را مورد حمله قرار داد و یگانهای رزمی و مکانیزه نیروی زمینی نیز به اجرای پدافند قاطع در ساحل اقدام کردند. در ادامه مراحل اصلی نمایش قدرت رزمایش مشترک ذوالفقار1400 ارتش، یگانهای زیرسطحی نیروی دریایی ارتش شامل زیردریایی طارق و زیردریایی ایرانی غدیر، با بهکارگیری انواع اژدرها، به مقابله با تهدیدات سطحی و زیرسطحی پرداختند. امیر دریادار سیدمحمود موسوی با اعلام این خبر گفت: در جریان این تمرین، زیردریایی طارق با شلیک اژدر، هدف سطحی خود را مورد اصابت قرار داد و زیردریایی بومی غدیر نیز با شلیک اژدر پیشرفته و تماما ایرانی والفجر، توانست هدف خود را در دریا منهدم کند. وی با اشاره به پرتاب یک فروند مین DM1 از زیر دریایی طارق در این مرحله از رزمایش، ادامه داد: در بخش دیگری از رزمایش، یگانهای نیروی دریایی ارتش با استفاده از پهپاد جنگ الکترونیک و ضد تشعشع راداری «امید»، از مبدأ یگانهای سطحی در دریا موفق به مختلسازی رادارهای دشمن در ساحل شدند. در ادامه این رزمایش همچنین عملیات انهدام یگانهای سطحی و شناوری دشمن با استفاده از موشکهای کروز ایرانی قادر و نصر انجام شد. سخنگوی رزمایش مشترک ذوالفقار 1400 ارتش گفت: در این مرحله از رزمایش موشک کروز ایرانی قادر با شلیک از سایتهای موشکی تاکتیکی ساحل به دریای نیروی دریایی ارتش در سواحل مکران، شناور هدف در فاصله 200 کیلومتری را با موفقیت مورد اصابت قرار داد. وی افزود: همچنین انهدام هدف سطحی با استفاده از موشک کروز بومی «نصر» توسط ناو موشکانداز نیروی دریایی ارتش، از دیگر تمرینهای انجامشده در این مرحله از رزمایش بود. در این مرحله از رزمایش همچنین ناو موشکانداز با شلیک موشک کروز بردبلند ایرانی «قدیر»، هدف سطحی خود را در فاصله 300 کیلومتری مورد اصابت قرار داد.
ارسال به دوستان
در قامت قهرمان
نگاهی به فیلم سینمایی «منصور» که از فردا روی پرده سینماها میآید
سعید رضا صائمی: بی تعارف باید بگویم چه با جهان سینمایی فیلم «منصور» و قهرمانش همسو باشیم یا نباشیم و چه فیلم را در روایتی ایدئولوژیک فرو بکاهیم یا نکاهیم و به طور کلی و به زبان ساده چه فیلم را دوست داشته باشیم یا نداشته باشیم، نمیتوانیم بازی محسن قصابیان در این فیلم را نادیده یا دستکم بگیریم. به عبارت دیگر میتوان فیلم «منصور» را دوست نداشت اما سخت است بازیگر نقش منصور را دوست نداشت یا توانایی و قدرت بازیگریاش را انکار کرد. عقبههای تئاتری محسن قصابیان، ریشههای این نقشآفرینی را مستحکم کرده و شباهت ظاهریاش با شهید ستاری نیز مزید بر علت شده تا جامه نقش بر قامت او به تناسب و تقارن بنشیند. یادمان نرود ایفای نقش یک شخصیت واقعی که اسطوره است و تشخص ملی دارد و از آن سو در میان مردم محبوب است، نهتنها کار سادهای نیست که سختتر از بازی در نقش قهرمانهای خیالی و سینمایی است. مخاطب به واسطه آشنایی پیشین و تصویر ذهنی که در حافظهاش نسبت به شخصیتمحوری قصه دارد با یک پیشفرض مبتنی بر واقعیت به تماشای اثر مینشیند و مدام در ذهنش در حال انطباق نقش و بازیگر با شخصیت واقعی است و این کار بازیگر را برای ایفای نقش سختتر میکند. بازیگر در چنین موقعیتی هم از یک سو باید مراقب باشد تا آشناییزدایی به معنای تعارض و خوانش متفاوت بین نقش و تصویر ذهنی مخاطب رخ ندهد و از سوی دیگر چون قرار است زوایایی پنهان، ناگفته و رازهای مگو هم از قهرمان قصه ارائه شود که در واقع اطلاعات تازهای درباره اوست، به فرآیند آشناییزدایی هم کمک کند.
بازی کردن در نقش تیمسار شهید ستاری برای محسن قصابیان راه رفتن روی لبه تیغ است؛ تا هم خط ذهنی مخاطب را نشکند و هم بشکند. بازی در چنین نقشی مواجههای نفسگیر و چالش با نقش است. آرامش و تسلط بر زبان بدن و گفتار در محسن قصابیان که اندوختههای تئاتری او هستند کمک کرده تا وی بتواند «قهرمانگونگی» شهید ستاری را در شکل و شیوه بازیگری خود بازنمایی کرده و باورپذیر کند. مخاطب با تماشای فیلم سمپات عجیبی با منصور پیدا میکند و کلام نافذ و جذبه شخصیتی او حتی مخاطب را هم تحت شکوه و شوکت نقش قرار میدهد؛ مخاطبی که کمتر در سینمای ما شاهد روایتی از زندگی یک شخصیت ارتشی بوده است. در واقع بازی در نقش یک ارتشی با دیگر تیپهای نظامی که در سینمای جنگ شاهد بودیم از بسیجی تا فرمانده و از سرباز تا پاسدار متفاوت است و خردهفرهنگهای برخاسته از دیسپلین ارتشی در این پرسوناژ وجود دارد که هم مخاطب کمتر شاهد آن بوده و هم خود بازیگر. بر این اساس اگر محسن قصابیان قرار بود مثلا نقش یک فرمانده جنگ در جبهه را ایفا کند، میتوانست به انبوه کاراکترهای خلق شده در سینمای دفاعمقدس رجوع کرده و الگو بگیرد اما ایفای نقش منصور فارغ از حساسیت و موقعیت شهید ستاری در مفاخر معاصر نظامی، از آنجا دشوار است که یک ارتشی بود و یک فرمانده ارتشی که سویههای سیاسی و رفتارشناسی مبتنی بر آن هم باید در او لحاظ میشد و مجموعه این مؤلفهها کار را سخت کرده است.
با این همه محسن قصابیان توانسته بخوبی از پس این نقش برآید و شخصیتی کاریزماتیک و محبوب را خلق کند که قطعا در حافظه سینمایی دفاعمقدس ماندگار میماند. قصابیان برای نزدیک شدن به نقش با خانواده و اقوام شهید ستاری هم ملاقات کرد تا با برخی خصوصیات خصوصیتر او آشنا شود و نقش را نه صرفا در سویه دراماتیک که از حیث مستند بودن نیز صورتبندی کند. مثلا استفاده از «باباجان» یا «پسرجان» از تکه کلامهای شهید ستاری بود که در همین ملاقاتها نسبت به آن آگاه شده و در دیالوگها از آن بهره برده است؛ دیالوگهایی که صمیمیت این شخصیت را تقویت میکرد.
واقعیت این است که ما در شخصیت منصور با ۲ سویه جدی و رسمی ارتشی و سویه فردی و شخصی که همواره با مهربانی و حسن خلق همراه است، مواجه میشویم و بازیگر بخوبی توانسته از این ۲ مؤلفه مهم در جای خود بهره ببرد و به شخصیت عمق و بعد ببخشد. ای کاش فیلم به خلوت و تنهایی قهرمان خود بیشتر میپرداخت تا شاهد زوایای بیشتری از فردیت شهید ستاری میبودیم. این دوسویگی جذابیت دراماتیک نقش را بیشتر میکرد. چنانکه شاهدیم اقتدار و نافذ بودن او در موقعیتهای بیرونی وقتی با مهربانی و احترام و خودمانی بودنش در خانه و در رفتار با همسرش ترکیب میشود، چقدر به تلطیف و بالانس شدن کاراکتر کمک میکند و همدلی بیشتر مخاطب با او را برمیانگیزد. هم شخصیت خود شهید ستاری شخصیتی فعال و کنشگر بود و هم بازیگر توانسته با کنشمندی خود در ایفای نقش او این وجه رفتاری او را بخوبی نشان دهد؛ شخصیتی بیقرار برای اهداف و آرمانهایش و در عین حال آرام و متین و صبور. فردی که فرمانده است و دستور میدهد اما وقتی به خانه میآید فقط به دستورها گوش میسپارد و چقدر محبت کردن یک فرمانده به همسرش جذابیت باشکوه مردانه دارد. به گمانم پس از هادی حجازیفر که با ایفای نقش شهید متوسلیان در فیلم «ایستاده در غبار» توانست شمایل یک فرمانده قهرمان را به شکل باورمند به تصویر بکشد، محسن قصابیان هم توانسته با بازی تاثیرگذارش در نقش شهید ستاری هم قدرت یک قهرمان را نشان دهد و هم در قامت یک قهرمان ظاهر شود.
نقشآفرینی او شایسته تحلیل و تقدیر است حتی اگر در نگاه داوران جشنواره به چشم نیامده باشد اما مطمئنا مخاطبانی که برای تماشای «منصور» به سینما خواهند رفت، با شمایل باورپذیری از یک قهرمان ملی مواجه خواهند شد.
***
فیلمی کامل در ستایش کفایت فرماندهای قابل
مریم بحرالعلومی*: فیلم سینمایی «منصور» یکی از معدود فیلمهای حاضر در بخش مسابقه جشنواره سیونهم فیلم فجر بود که به تماشای آن نشستم؛ فیلمی گویا که فارغ از سوژه چشمگیرش بیآنکه عنصری نمایشی یا تکنیکی را به رخ مخاطب خود بکشد، بیهیاهو مسیر قصهاش را تا مقصد میپیماید. یکی از نقاط قوت فیلم، بازی خیرهکننده محسن قصابیان در نقش اصلی (شهید منصور ستاری) به شمار میرود که بدرستی در قامت فرماندهای نافذ، باکفایت، شریف و دلسوز جای گرفته و هوشمندی در انتخاب صحیح بازیگران فرعی به تکامل حضور او بسیار یاری رسانده است. طراحی صحنه و همچنین لباس فیلم چاشنی اجرای خوب بازیگران عمدتا تئاتری برای خلق فضایی کاملا قابل قبول شده است که این مهم، مشخصا در فیلمهایی از این دست به آسانی حاصل نمیشود. کارگردان فیلم در گام ابتدایی فیلمسازی خود، دست بر قصهای دشوار از رشادت فرماندهای شاخص و ملی گذاشته است که در عین پیچیدگی، حضور کاریزماتیک شخصیت با توجه به جزئیات اجرایی در نقشآفرینی و چهرهپردازی، هر کاستیای در دکوپاژ یا متن را از دید مخاطب دور نگه میدارد. اگر با نگاهی سینمایی به دور از سلایق شخصی یا سازمانی که این روزها بیدلیل شاهدش هستیم به فیلم بنگریم، «منصور» را میتوان یکی از محصولات موفق سازمان سینمایی اوج دانست؛ فیلمی کامل، در ستایش کفایت فرماندهای قابل.
* نویسنده و کارگردان سینما
***
حذف رفسنجانی از «منصور»
سکانسهای مربوط به دیدار شهید ستاری و مرحوم هاشمیرفسنجانی از فیلم سینمایی «منصور» حذف شد. به گزارش «وطنامروز»، فیلم سینمایی «منصور» به کارگردانی سیاوش سرمدی و تهیهکنندگی جلیل شعبانی از چهارشنبه ۱۹ آبانماه در سینماهای کشور اکران میشود. هر چند پیش از این سازندگان «منصور» اعلام کرده بودند این فیلم سینمایی ۱۱۷ دقیقهای بدون هیچگونه حذفی به نمایش درمیآید اما شنیدهها حاکی از آن است که ۱۷ دقیقه از این اثر سینمایی برای اکران عمومی حذف شده است. سکانسهای حذف شده از فیلم «منصور»، مربوط به دیدار شهید ستاری و مرحوم اکبر هاشمیرفسنجانی است که گویا به درخواست خانواده هاشمیرفسنجانی این اتفاق افتاده است. این فیلم سینمایی در سیونهمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. «منصور» که از چهارشنبه 19 آبان روانه پرده سینماهای سراسر کشور میشود، با نگاهی به بخشهایی از زندگی شهید ستاری و طراحی و تولید نخستین جنگنده کاملا ایرانی در جنوب ایران و تهران ساخته شده و در آن بخشهای ناگفتهای از ۸ سال دفاعمقدس برای نخستینبار روایت شده است. محسن قصابیان نقش شهید ستاری را در فیلم سینمایی «منصور» ایفا میکند و لیندا کیانی، حمیدرضا نعیمی، علیرضا زمانینسب، سیدجواد هاشمی، مهدی کوشکی و قاسم زارع دیگر بازیگران این فیلم هستند. فیلم سینمایی«منصور» محصول سازمان هنری- رسانهای «اوج» به تهیهکنندگی جلیل شعبانی و تولید شده در استودیو بادبان است و فیلمیران پخش این فیلم را برعهده دارد.
ارسال به دوستان
رئیس شورای سیاستگذاری ائمهجمعه با تأکید بر لزوم مطالبهگری عدالت در نماز جمعه مطرح کرد
عدالت آری شعار نه
گروه سیاسی: رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه گفت: باید گفتمان عدالت تبیین و ترویج و تا مسیر تحققش پرچمداری شود تا سرانجام تبدیل به یک مطالبه عمومی شود و این کار برنامهریزی، فعالیت و بسیج همه ظرفیتهای کشور را نیاز دارد.
به گزارش «وطنامروز»، انتشار خبر برگزاری نماز جمعه در تهران پس از یک سال و نیم تعطیلی بار دیگر نماز جمعه و ائمه جمعه را تبدیل به یکی از موضوعات روز سیاسی کشور کرد، در این میان در هفتههای گذشته انتشار یک فیلم تقطیعشده از حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد حاجعلیاکبری، رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه مبنی بر نهی ائمه جمعه از ورود مصداقی به مساله عدالت و عدالتخواهی سروصداهای زیادی را در شبکههای اجتماعی به وجود آورد. این مساله تا جایی پیش رفت که برخی محافل که در سالهای اخیر به شکل روشنی فعالیتشان را معطوف به تخریب وجهه چهرهها و نهادهای انقلابی کردهاند با اشاره به فیلم مذکور به تکرار این ادعا پرداختند که رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه مانع طرح مباحث عدالتخواهانه در نماز عبادی- سیاسی جمعه است. تکرار این ادعا تا جایی ادامه پیدا کرد که برخی با برجسته کردن دوگانهها، نماز جمعه به عنوان میراث بزرگ انقلاب اسلامی را در برابر عدالت و عدالتخواهی تعریف کردند.
در این فضا یکشنبه شب حجتالاسلام محمدجواد حاجعلیاکبری با حضور در برنامه زنده تلویزیونی ثریا به تشریح اهداف شورای سیاستگذاری ائمه جمعه پرداخت و به برخی ادعاهای نادرست مطرح شده در هفتههای اخیر پاسخ داد. حاجعلیاکبری با بیان اینکه به برکت نماز و ائمه جمعه بسیاری از مطالبات مردم پیگیری و محقق شده است، اظهار داشت: ائمه محترم جمعه جزو مطالبهگران اصلی مطالبات عمومی در استانها و شهرستانهای خود هستند. وی ادامه داد: شخصا حاضرم برای آرمان عدالت جان بدهم و در میان ائمه جمعه کم نیستند افرادی که با بنده همفکرند. رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه با اشاره به اینکه مساله عدالت آرمان اصلی ما است، گفت: ما از اول انقلاب با این آرمان زندگی کردهایم، بزرگ شدهایم، مجاهدت، سخنرانی و کار تربیتی کردهایم. وی ادامه داد: سجده شکر به جا میآوریم برای رویش جوانانی که فارغ از روشها برای مساله عدالت خودشان واکنش نشان میدهند. حاجعلیاکبری با طرح این سوال که چه کسی گفته ائمه جمعه صرفا باید آیه و حدیث عدالت بخوانند، ادامه داد: اگر چه این بخش بسیار مهم است اما صرفا منحصر به سخنرانی نیست. باید گفتمان عدالت تبیین و ترویج و تا مسیر تحققش پرچمداری شود تا سرانجام تبدیل به یک مطالبه عمومی شود و این کار برنامهریزی، فعالیت و بسیج همه ظرفیتهای کشور را نیاز دارد. رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه با اشاره به تفاوت عدالت شعاری و عدالت حقیقی ادامه داد: ائمه جمعه ما دشواریها و سختیهای زندگی را با تمام وجود درک میکنند و این متفاوت از کسی است که بدون هیچ گونه مسؤولیتی در شبکههای اجتماعی دست به قلم و مشغول فعالیت است و زندگیاش هم برقرار است و درباره عدالت تنها افاضه میکند. وی افزود: عدالتخواهی این فرد کجا و عدالتخواهی آن امام جمعهای که با نماز و روزه استیجاری زندگی شخصی خود را اداره میکند ولی دست از انجام وظیفه برنمیدارد کجا.
علیاکبری همچنین گریزی به برخی ادعاها درباره علت برکناری امام جمعه لواسان زد و گفت: به هیچ وجه مساله عدالتخواهی و مسائلی مانند باستی هیلز در برخی تغییرات همانند امام جمعه لواسان یک سر سوزن دخیل نبوده است. وی افزود: در این مورد نه از بیرون چیزی مطرح شده و نه فشار و زدوبندی در کار بوده است. این تصمیم کاملا یک کار تشکیلاتی بود و در چارچوب تحولاتی است که در استان تهران پیگیر آن هستیم. رئیس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه تاکید کرد: این یک تغییر طبیعی بود که با کملطفیهای چندضلعی و فضاسازیهای بیاخلاقی درباره آن به ما نسبتهایی داده شد و ما از این نسبتها اعلام برائت میکنیم.
ارسال به دوستان
مبلغ یارانه پنهان برق 239 هزار میلیارد تومان است؛ 60 درصد این یارانه را تنها 15 درصد مشترکان مصرف میکنند
برقگرفتگی عدالت!
غیرتورمیترین روش اصلاح وضعیت یارانه پنهان برق حذف یارانه پرمصرفهاست
سناریوهای هدفمندی یارانه انرژی؛ چرا پلکانیکردن قیمت تنها راهحل است
مهدی هاشمزاده*: مساله یارانههای پنهان انرژی یکی از مهمترین بحثهای نظام سیاسی دولتهای نفتی بوده است. وجود منابع عظیم نفت همواره این کشورها را در چالشی سخت قرار داده است به این صورت که حاملهای انرژی را با قیمت کمتری نسبت به واقعیت آن در اختیار بخشهای مختلف اقتصاد و بخشهای خانگی قرار میدهند. همواره دولتهای نفتی با توجه به وجود منابع بسیار زیاد نفت و گاز در کشور، نظام حکمرانی انرژی را به سمت ایجاد یک نظام یارانهای در جهت استفاده از حاملهای انرژی هدایت کردهاند. ایران نیز از این موضوع مستثنی نبوده و برای افزایش رفاه بخشهای مختلف، به سمت ایجاد یک نظام یارانهای پیچیده و غیرمتمرکز حرکت کرده است که نتیجه آن بعد از سالها به اینجا ختم شده که ایران به بزرگترین اعطاکننده یارانه انرژی در جهان تبدیل شده است.
حجم بسیار بالای یارانههای انرژی سبب شده است اکثر صنایع سنتی در برابر صنایع تکنولوژیک به یک برتری جدی دست یابند و بخش بسیار بزرگی از صنعت کشور تنها با رانت انرژی زنده باشد و طی سالیان اخیر با انواع و اقسام برنامههای توسعهای دست از خامفروشی برندارند. نگاهی به تابلوی بورس ایران و جای خالی شرکتهای تکنولوژیک در بین شرکتهای بورسی، بخوبی نشان از وجود رانت عظیم در یارانههای پنهان انرژی دارد که آنها را به بزرگترین بنگاهداران اقتصادی ایران تبدیل کرده است. در همین حال این نظام اقتصادی نیز بشدت وابسته به رانت انرژی است به نحوی که اگر این یارانهها کاهش یابد، بخش صنعتی کشور با مشکلات بسیاری مواجه خواهد شد. از طرف دیگر، دولت نیز به دلیل اعطای یارانه انرژی به زنجیره تولید یک کالا، به خود حق دخالت در همه بخشهای زنجیره و اعمال قیمتگذاری دستوری را میدهد. یارانههای انرژی از یک طرف و قیمتگذاری دستوری از طرف دیگر، به صورت کامل، امکان بهرهوری را از بخش مولد اقتصاد کشور گرفته است و حتی بخشهایی که هیچ گونه رانت انرژی نیز ندارند، از این وضعیت متضرر میشوند.
* مصرف 4 برابر میانگین جهانی
در مقابل صنعت، بخش خانگی قرار دارد که باز هم در اینجا کشور ما از نظر مصرف بالا سرآمد است. متاسفانه به دلیل وجود منابع عظیم گازی، هیچ توجهی به رویکردهای تبدیلی گاز نداریم و آن را تقریبا مجانی و به صورت حداکثری در مصارف خانگی میسوزانیم. به طور کلی در کشور ما مصرف گاز بالاست و 4 برابر میانگین جهان، گاز در کشور مصرف میشود، از طرف دیگر در تمام حاملهای انرژی و آب، خانوارهای ایرانی تقریبا سه برابر میانگین جهانی مصرف گاز، آب و برق دارند. بنابراین حجم بسیار بالای یارانههای اعطایی به بخش خانگی سبب شده است این بخش نیز به یکی از بزرگترین مصرفکنندگان انرژی در کشور تبدیل شود.
در کنار همه این موارد، گزارش تفریغ بودجه سال 1399 در هفتههای اخیر نکات بسیار مهمی را در حوزه یارانههای پنهان آشکار کرد. بخش مهمی از یارانههای پنهان در اقتصاد ایران مربوط به یارانه انرژی است، یعنی یارانهای که دولت برای انواع حاملهای انرژی از جمله برق پرداخت میکند تا برق ارزانتر به دست مردم برسد. گزارش تفریغ بودجه سال ۹۹ نشان میدهد ایرانیها بیش از 6/1 هزار هزار میلیارد تومان یارانه پنهان دریافت کردهاند که از این میزان 4/1 هزار هزار میلیارد تومان مربوط به بخشهای مختلف انرژی از گاز طبیعی تا فرآوردههای نفتی و آب و برق است.
* 90 درصد یارانه پنهان به انرژی رسید
در واقع حدود ۹۰ درصد از یارانه پنهانی که سال گذشته در ایران پرداخت شده مربوط به بخش انرژی است. حجم بسیار بالای یارانه انرژی و انحراف بسیار بالای استفاده از یارانههای پنهان بین دهکهای مختلف اقتصادی، بخوبی بیانگر مشکلات بسیار زیاد در این بخش و لزوم اصلاحات فوری در آن است. به عنوان مثال در زمینه برق، میزان یارانه اعطایی به پلکان پرمصرف که تنها 15 درصد مشترکان را شامل میشود 5/1 برابر میزان یارانه اعطایی به پلکان خوشمصرف و کممصرف را تشکیل میدهد که 85 درصد مشترکان هستند. این موضوع عملا به این معناست که 85 درصد مردم نسبت به مشترکان پرمصرف نهتنها از یارانه انرژی بهره بسیار کمتری میبرند، بلکه پرمصرفها هم با وجود تعداد کم بسیار بیشتر از یارانه پنهان انرژی استفاده میکنند.
بر این اساس از حدود 239 هزار میلیارد تومان یارانه پرداختی به بخش برق 143 هزار میلیارد تومان آن مربوط به پلکان پرمصرف است این یعنی 60 درصد یارانه پرداختی برق به ۱۵ درصد جمعیت پرمصرف کشور میرسد.با همه این مسائل اما اصلاح یارانههای انرژی، خود نیز مساله بسیار مهمی است که شیوه و نحوه این اصلاحات و برنامهریزیها برای این اصلاحات، نیاز به بررسیهای بسیار زیادی دارد. همه این آمار و ارقام نشان از این دارد که یارانههای انرژی عادلانه بین مردم تخصیص نمییابد، ولی موضوع مهم در این بین، عدم تعرض به مشترکان حاضر در الگوی بهینه مصرف است. با توجه به لزوم اصلاح وضعیت فعلی یارانهها و حرکت به سمت عادلانه شدن یارانههای پنهان، بهترین مسیر، اصلاح قیمت پلکانهای پرمصرف گاز و برق توسط وزارتخانههای نفت و نیرو است به نحوی که مصارف بالاتر از الگوی مصرف هیچ یارانهای دریافت نکند. به عنوان مثال در وضعیت فعلی صنعت برق برای محاسبه قیمت تمامشده، قیمت تولید برق حدود 675 تومان است و طبق پژوهشهای مرکز پژوهشهای مجلس هزینه توزیع برق نیز حداقل به میزان هزینه تولید برق است و با احتساب اینها، قیمت تمامشده برق حدود 1300 تومان است اما در وضعیت فعلی پلکان آخر نیز حداکثر به 800 تومان میرسد و این خود عمق فاجعه یارانههای انرژی در بخش برق و مشترکان پرمصرف را نشان میدهد. در جداول موجود میزان مصرف افراد و پلکانهای مختلف و میزان یارانه هر مشترک مشخص شده است.
پلکان کممصرف تا 100 کیلووات ساعت مصرف دارد و از این جهت کممصرف محسوب میشود. پلکان خوشمصرف بین 100 تا 320 کیلووات ساعت مصرف داشته و این پله نیز در الگوی بهینه مصرف رفتار میکند. پلکان پرمصرف نیز از 320 کیلووات به بالا است که اکثرا از یارانه انرژی بسیار بالایی بهرهمند میشوند.
در این دستهبندی بخوبی مشخص است که پلکان مربوط به پرمصرف با وجود اینکه 15 درصد از مشترکان را شامل میشود، حتی از مجموع یارانه انرژی مشترکان کممصرف و خوشمصرف که 85 درصد مشترکان هستند، بیشتر است. به همین صورت نیز در بقیه بخشهای خانگی نسبتها به همین صورت است. بنابراین لزوم تمرکز بر اصلاح تعرفهگذاری پلکانی مشترکان پرمصرف، برای عادلانهسازی یارانههای انرژی و اصلاحات جدی در زمینه یارانههای پنهان امری ضروری و فوری است.
در همین راستا نیز وزارت نیرو از ابتدای شهریور اقدام به افزایش قیمت پلکانهای پرمصرف کرده است؛ اقدامی که هر چند با تغییرات بسیار کم قیمتی اما در جهت عادلانه کردن استفاده از یارانههای انرژی انجام شده است. وزیر نفت نیز هفته گذشته تلویحا با اشاره به لزوم اعمال تفاوت بین مشترکان خوشمصرف و بدمصرف، به لزوم اجرای تعرفهگذاری پلکانی برای مشترکان پرمصرف خانگی بخش گاز اشاره کرد. از این رو بهترین مسیر برای اصلاح یارانههای انرژی در شرایط فعلی تمرکز بر پلکانهای پرمصرف است و عملا تنها با حذف یارانه پلکان پرمصرف، 60 هزار میلیارد تومان از یارانههای انرژی کاهش مییابد، بدون اینکه به 85درصد مردم فشاری وارد شود. از این رو با توجه به لزوم افزایش سرمایهگذاری در صنعت برق و تسویه بدهی دولت به نیروگاهها، در صورت اجرای کامل و بهینه تعرفهگذاری پلکانی از طریق منابع حاصله در این بخش با حذف یارانه مصرف خارج از الگوی بهینه مشترکان پرمصرف، قطعا صنعت برق با رشد و شکوفایی جدی روبهرو خواهد شد. از طرف دیگر با افزایش قیمت پلکان پرمصرف، بسیاری از مشترکان پرمصرف و خارج از الگوی بهینه، رفتار خود را بهینه کرده و صرفهجویی خواهند کرد که از این طریق نیز مازاد برق برای صادرات وجود خواهد داشت و دولت و وزارت نیرو میتوانند از آن درآمدزایی صادراتی داشته باشند.
***
سناریوهای هدفمندی یارانه انرژی
چرا پلکانیکردن قیمت تنها راه حل است
زهرا فریدزادگان: در حال حاضر یارانه انرژی به طور ناعادلانهای میان مردم توزیع شده و گروههای پردرآمد بهره بیشتری از آن میبرند. از طرفی درآمد کل حاصل از فروش هر حامل انرژی، هزینههای تأمین آن را جبران نمیکند و برای دولت بدهیهای کلان ایجاد میکند. مضاف بر اینکه انگیزه کافی برای مدیریت مصرف بویژه در مشترکان پرمصرف و بدمصرف ایجاد نمیشود. در همین راستا چندی پیش اندیشکده اقتصاد مقاومتی در نامهای به رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور با انتقاد از نحوه تخصیص یارانه انرژی در کشور، بر این موضوع تاکید کرد که ارقام نجومی اختصاصیافته به یارانه انرژی میتواند منجر به خطا در سیاستگذاری و تصمیمگیریهای کلان کشور شود. در این نامه پیشنهاداتی نیز برای اصلاح نظام قیمتگذاری حاملهای انرژی ارائه و تاکید شد: «از آنجا که دولت عرضهکننده اصلی و انحصاری انرژی در کشور است، پس در جایگاه قیمتگذاری قرار دارد، لذا در این شرایط نمیتوان با واگذار کردن قیمتگذاری انرژی به هر نوع بازاری، انتظار کشف قیمت متناسب با مقتضیات اقتصاد و مدیریت بازار انرژی را داشت. نظام قیمتگذاری برای هر حامل انرژی باید جداگانه انجام شود، چرا که فرآوردههای نفتی، گاز طبیعی و برق از جنبههای تولید و توزیع، نحوه صادرات و محدودیتهای صادراتی هر حامل، تاثیر در زندگی مردم و اقتصاد جامعه، تنوع و توزیع مصرفکنندگان، رفتار مصرفی مشترکان، تجهیزات مصرفکننده آن حامل، تجهیزات اندازهگیری میزان مصرف، بازههای اوج مصرف، نوع محاسبه و صدور صورتحساب و نوع پرداخت هزینه با هم متفاوت هستند. مبنای محاسبه یارانه، اختلاف «مجموع هزینههای تامین هر حامل انرژی» با «مجموع درآمد حاصل از فروش داخلی آن حامل» باشد و بر این مبنا دولت به دنبال کاهش تدریجی و حذف یارانه بخش انرژی کشور باشد. البته لازمه این مهم، دقت و شفافیت در محاسبه و اعلام «قیمت تمامشده تامین هر حامل انرژی» است». کارشناسان اندیشکده اقتصاد مقاومتی همچنین پیشنهاد کردهاند به منظور عادلانهتر و هدفمندتر شدن نظام حمایتی دولت و همچنین ایجاد انگیزه برای مدیریت مصرف در عین عدم فشار اقتصادی بر اکثریت جامعه، از نظام «قیمتگذاری پلکانی» برای اصلاح قیمتها استفاده شود. مطابق با تجربیات جهانی در این شیوه، قیمت برای «پلههای پایین مصرف و مصارف عمومی» کمتر از قیمت تمامشده و برای «پلههای بالای مصرف و مشترکان بدمصرف» بیشتر از قیمت تمامشده تعیین میشود به طوری که در مجموع هزینههای تامین انرژی جبران شود و یارانه پرداختی تا حد امکان کاهش یابد.
* بهرهمندی عادلانه از یارانه انرژی با طرح «وان»
آبانماه ۹۹ طرح جدیدی با عنوان «توزیع عادلانه واحدهای انرژی» با محوریت کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی و کمک سایر کمیسیونها، با هدف تغییر در سازوکار توزیع حاملهای انرژی تنظیم شد. طرح «وان» مخفف «واحد انرژی» است. در این طرح برخلاف طرحهای قبلی، سهمیه یارانه انرژی هر فرد به خودش تعلق میگیرد. در واقع یارانهای که دولت میخواهد به هر فرد دهد به شکل «وان» خواهد بود، به این صورت که یک فرد ماهانه 50 وان سهمیه دارد که میتواند آن را مصرف کند. در این طرح همانند گذشته، هر خانواده با داشتن یک شماره حساب میتواند حق انرژی خود را به صورت ماهانه دریافت کند. بر این اساس هر خانواده میتواند از محل حساب خود براساس میزان موجودی وان، اقدام به پرداخت قبوض و در صورت نیاز اقدام به خرید بنزین کند. حال اگر برای مثال خانواده «الف» در طول یک ماه 100 وان از طرف دولت یارانه دریافت و برای پرداخت قبوض آب، برق و گاز به ترتیب ۹، ۱۰ و ۱۱ وان پرداخت کند، ۷۰ وان یارانه برای این خانواده در پایان ماه باقی خواهد ماند. خانوادههایی که دارای خودرو هستند میتوانند از مابقی وان خود بنزین خریداری کنند اما خانوادههایی که فاقد خودرو هستند، میتوانند باقیمانده وان خود را ذخیره کرده یا به کسانی که مصرف بنزین بیشتری دارند به قیمت روز بفروشند. این خرید و فروش نیز در بورس و براساس عرضه و تقاضای بازار قیمتگذاری میشود و در واقع دولت هیچ منفعتی در آن ندارد. به این ترتیب هم خانوادههای پرمصرف و هم خانوارهای کممصرف به یک میزان یارانه دریافت میکنند، لذا مصرف خانوارها مدیریت میشود. برای خرید بنزین نیز لازم نیست در سامانه خاصی ثبتنام شود. حتی کارت سوخت هم نیاز نیست بلکه حساب وان هر فرد به حساب کارت بانکیای متصل است که یارانه نقدی به آن واریز میشود. طراحان این طرح معتقدند طرح وان جامعتر از طرح سهمیهبندی بنزین است اما با این حال همچنان قابل بررسی و چکشکاری بیشتر است تا قابلیت اجرا داشته باشد. به گفته رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی، طرح وان کموکاستی دارد و از آنجایی که این طرح فقط منحصر به بنزین نیست و همه حاملهای انرژی را دربر میگیرد، کار را سخت و پیچیده میکند. اما نکته حائز اهمیت این است که کلیت طرح و دیگر طرحهای مشابه این است که آن 50 درصد خانوار ایرانی که خودرو ندارند، بتوانند از مزایای کارت سوخت و حاملهای انرژی بهرهمند شوند و عدالت برقرار شود. حسین حسینزاده، عضو کمیسیون انرژی مجلس نیز در این باره گفته است: ابتدا باید راههای جذب بودجه و منابع را تأمین کنیم، پس از آن درباره اجرا صحبت شود.
* اصلاح یارانه پرمصرفها
اگر چه قطعیهای گاه و بیگاه برق، امسال تمام استانهای کشور را غافلگیر کرد اما زنگ خطر را برای اصلاح زیرساختها و الگوی قیمتی هزینه برق و دیگر حاملهای انرژی به صدا درآورد. بر این اساس هیأت دولت بتازگی طرحی را برنامهریزی کرده که یارانه مشترکان پرمصرف، قطع شود. طبق آماری که از سوی سخنگوی صنعت برق کشور عنوان شده است، از میان ۳۰ میلیون مشترک خانگی، ۸۵ درصد یعنی حدود ۲۵ میلیون خانوار در رده کممصرف و خوشمصرف قرار میگیرند که قبض برق آنها کمتر از ۳۰ هزار تومان است. تعداد مشترکان پرمصرف نیز حدود ۵ میلیون مشترک برآورد شده است که از این تعداد حدود ۸۵۰ هزار مشترک بسیار پرمصرف هستند که بیش از ۲ برابر الگو برق مصرف میکنند. به طور کلی متوسط مصرف خانگی برق در ایران معادل ۱۰۵۸ کیلووات ساعت برای هر نفر برآورد شده است. این در حالی است که متوسط جهانی این آمار معادل ۱۸۲ کیلووات ساعت است. یعنی میزان سرانه مصرف برق خانگی در ایران ۶ برابر متوسط جهانی است، بنابراین دولت برای پرداخت یارانه برق در کشور، متحمل هزینههای سنگینی میشود که در قالب یارانه پنهان پرداخت میکند. یارانه پنهان در صنعت برق، شامل ۲ بخش است؛ اول اینکه دولت قیمت واقعی خوراک گاز را از نیروگاهها نمیگیرد و دوم تعرفه برق مصرفی مشترکان است. آسیب این نوع یارانه به اقتصاد زمانی مشخص میشود که همه افراد جامعه از این یارانه به صورت یکسان بهرهمند نمیشوند. یعنی دهکهای درآمدی بالا، بهره بیشتری از این یارانه میبرند و دهکهای پایین و اقشار ضعیف جامعه حداقل بهره را از این یارانه میبرند. به نظر میرسد مهمترین اقداماتی که وزارت نیرو باید در دستور کار خود قرار دهد، سر و سامان دادن به یارانه پنهان در صنعت برق است. کارشناسان صنعت برق میگویند دولت باید مدل تعرفهگذاری پلکانی را در صنعت برق پیادهسازی کند. براساس این مدل باید مصرف خانوارهای کممصرف رایگان شود، مصرف خانوارهای خوشمصرف و معمولی به صورت شرایط فعلی باشد و تعرفه خانوارهای پرمصرف به میزان برق تجدیدپذیر یا صادراتی باشد تا پرمصرفها به سمت مصرف بهینه سوق داده شوند و اگر همچنان بر مصرف زیاد پافشاری میکنند، باید تعرفه معقول را بپردازند. مدل پلکانی مدلی است که بسیاری از کشورهای دنیا با اهداف مختلف از آن استفاده کردهاند. به طور مثال این نظام تعرفهگذاری در کشورهای توسعهیافته از جمله آمریکا، ژاپن و کرهجنوبی با هدف توسعه فناوریهای کممصرف و در کشورهای چین و هند با هدف کاهش شدت مصرف انرژی و تشویق به صرفهجویی به اجرا درآمده است.
* لزوم اصلاح نحوه قیمتگذاری آب
در بخش آب نیز با توجه به سرانه مصرف آب در کشور، دولت سالانه مبالغ قابل توجهی را بابت یارانه آب پرداخت میکند. در حال حاضر سهم مصرف آب در بخش کشاورزی در حدود ۹۰ درصد، شرب ۸ درصد و صنعت و معدن ۲ درصد است، در صورتی که در کشورهای توسعهیافته سهم بخش کشاورزی ۳۰ درصد، شرب و بهداشت ۱۱ درصد و سهم بخش صنعت و معدن ۵۹ درصد است. در بخش شرب و بهداشت، مصارف به ۲ بخش کلی خانگی و غیرخانگی تقسیم میشود. مصارف غیرخانگی شامل مصارف تجاری، صنعتی، عمومی و اداری، آموزشی و اماکن مذهبی، ساختمان و آزاد و سایر است. در بخش شهری میزان مصرف آب (آب فروش رفته+ هدررفت ظاهری+ مصارف بدون درآمد) در سال در حدود 4/5 میلیارد مترمکعب است. از این میزان مصرف مقدار 3/4 میلیارد مترمکعب مربوط به مصارف بخش خانگی است، لذا با توجه به جمعیت تحت پوشش در مناطق شهری، میزان سرانه مصرف آب یا همان میانگین مصرف آب به ازای هر نفر در روز برای کل مصارف ۲۲۴ لیتر به ازای هر نفر در روز و برای مصارف خانگی ۱۸۰ لیتر به ازای هر نفر در روز است. در این میان نکته جالب توجه این است که طبق آمار ارائهشده از سوی شرکت آب و فاضلاب استان تهران، ۲۰ درصد مشترکان شهر تهران به صورت متوسط و کمی بیشتر از متوسط مصرف میکنند، ۱۵ درصد پرمصرف هستند و ۵ درصد که شامل مناطق یک، ۲ و ۳ شهر تهران میشود، بسیار پرمصرف هستند. 60 درصد مردم نیز کممصرف هستند. مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران اواخر سال گذشته اعلام کرد به منظور محاسبه میزان مصرف آب مشترکان پرمصرف ابتدا باید میزان مصرف این خانوارها مشخص شود. به استناد آمار، 47 درصد از میزان مصرف آب بخش خانگی مرتبط با استفاده پرمصرفها است که در مناطق یک تا 3 شهر تهران ساکن هستند. با یک حساب سرانگشتی مشخص میشود، پرمصرفهای لاکچرینشین در یک روز 612 هزار و 776 مترمکعب آب مصرف میکنند. جالب است که هزینه تامین و انتقال هر مترمکعب آب در پایتخت معادل 2 هزار و 700 تومان برآورد میشود. این در حالی است که به صورت میانگین، آب با قیمت 700 تومان برای هر مترمکعب فروخته میشود. در حقیقت دولت برای فروش هر مترمکعب آب نزدیک به 2 هزار تومان یارانه پرداخت میکند. ضرب میزان یارانه دولتی در تامین هر مترمکعب آب در میزان مصرف مناطق یک تا 3 تهران، این نکته را روشن میکند که در هر روز یک میلیارد و 225 میلیون تومان از بیتالمال صرف پر کردن آب استخرهای مناطق مرفهنشین تهران و آبیاری فضای سبز این واحدهای مسکونی میشود. توجه به آمار و محاسبات مطرحشده مشخصکننده این امر است که بخش عمده از یارانههای دولتی به جیب اقشار پردرآمد رفته و صرف موارد غیرضروری میشود. در حقیقت، ساکنان مناطق یک تا 3 تهران در حالی سرانه مصرف 430 لیتر آب به ازای هر نفر را دارند که در برخی مناطق جنوب شرقی این کشور سرانه مصرف آب تنها 15 لیتر به ازای هر نفر است. کارشناسان معتقدند نحوه قیمتگذاری آب یکی از دلایل اصلی نبود عدالت در بخش تقسیم یارانههای دولتی است، لذا برای توزیع عادلانه منابع دولتی باید با توجه به پلکان مصرفی متفاوت، قیمت آب را افزایش داد به این ترتیب بسیاری از مشکلات فعلی صنعت آب درباره قیمتگذاری حل خواهد شد؛ به عبارت دقیقتر همانطور که دولت میتواند برق کممصرفها را رایگان کند، در طرف مقابل میتواند آب و برق ثروتمندان پرمصرف را با بهای واقعی به آنها بفروشد. به این ترتیب یک الگوی منطقی برای قیمتگذاری آب و برق فراهم میشود. در مجموع با توجه به متوسط بالای مصرف انرژی در کشور، حجم بالای یارانه پنهان بخش برق و ناعدالتی گسترده نسبت به استفاده از این یارانه دولتی، استفاده از مدل تعرفهگذاری پلکانی ضروری به نظر میرسد و لازم است دولت سیزدهم با اجرای این نظام تعرفهگذاری، یارانه پنهان بخش انرژی را اصلاح کند.
ارسال به دوستان
بررسی فنی مشکلات پرسپولیس در فصل جاری
یحیی! دشمن فرضی را رها کن
حامد عباسنژاد: شاید کمی زود باشد بخواهیم وضعیت پرسپولیس را «بحرانی» توصیف کنیم. شاگردان یحیی گلمحمدی در 4 هفته گذشته ۲ برد، یک مساوی و یک باخت کسب کردهاند. نتایج کسب شده تا اینجا اهمیت بالایی ندارد؛ مشکل اصلی پرسپولیس عملکرد متوسط و بعضا ضعیفی است که نشان میدهد سرخپوشان تهرانی نسبت به فصول گذشته افت محسوسی داشتهاند. احمد نوراللهی با توجه به سطح فوتبال داخلی و آسیا، بازیکنی چندبعدی به شمار میرفت که در زمان مالکیت توپ میتوانست بازی را کنترل کند، تیم را به جلو براند، به حملات تیم اضافه شود و در کارهای هجومی مشارکت فعال داشته باشد؛ نوراللهی در آخرین فصل حضور خود 11 گل در لیگ برتر زد. اکنون رضا اسدی جایگزین او در میانه زمین شده که نمیتواند مانند احمد بازی کند، در واقع گلمحمدی نمیتواند از سرلک یا او مانند نوراللهی بازی بگیرد. اسدی، سرلک و حتی کامیابینیا هیچکدام تواناییهای هجومی نوراللهی مثل شوتزنی یا پیدا کردن فضاهای مناسب هنگام حمله را ندارند و انجام یک نقش هجومی برای آنها ممکن نیست.
گلمحمدی در سیستم 2-4-4 خود نقشی برای یک پلیمیکر پست 10 ندارد اما میتواند به فکر جذب یک بازیساز در میانه زمین باشد. در 2-4-4 کنار یک هافبک دفاعی (اسدی یا سرلک)، نیاز به زوجی بازیساز در میانه میدان حس میشود. اگر چه تیمهای ایرانی در پرورش هافبکهای بازیساز ضعیف هستند و پیدا کردن چنین بازیکنانی آسان نیست اما پرسپولیس باید بازیکنی شبیه بهترینهای این پست در ایران یعنی ایمان مبعلی، محرم نویدکیا یا قاسم حدادیفر را پیدا کند. هافبکی پاسور و خوشفکر که دید مناسب و توانایی خلق موقعیت داشته باشد و به پرسپولیس اجازه دیکته بازی خودش بر حریف را بدهد. خط هافبکی شامل ۲ هافبک دفاعی تخریبی (اسدی و سرلک)، مناسب تیمهای میانه و پایینجدولی است، نه تیمی که ادعای قهرمانی لیگ را دارد.
* مهاجم نوک مشکل اصلی پرسپولیس نیست
پرسپولیس در حال حاضر یک سهمیه بزرگسال دارد که طبق شایعهها قرار است با خرید یک مهاجم نوک دیگر پر شود. درست است که جدایی شهریار مغانلو خط حمله پرسپولیس را تضعیف کرده اما باید در نظر داشته باشیم که مشکل اصلی پرسپولیس در حال حاضر نبود یک نوک تخصصی و تمامکننده نیست. ترکیب 2-4-4 یک مهاجم هدف و یک مهاجم سایه دارد. این مهاجم سایه معمولا در جریان بازی قرار نمیگیرد، رو به جلو بازی میکند و میل به گلزنی بالایی دارد (مهاجمان سایه نظیر گریزمان یا دیبالا که بازیسازی و طراحی موقعیت انجام دهند بسیار کم هستند). زمانی که نوراللهی جدا شد، پرسپولیس رابط خود در بخش هافبک را از دست داد تا ارتباط هافبک و حمله قطع شود. حضور همزمان ۲ هافبک دفاعی و حضور مهاجمانی که به بازیسازی کمک نمیکنند باعث شده پرسپولیس در ارائه یک بازی باطراوت و زیبا به مشکل بخورد. گلمحمدی با علم به اینکه دیگر نوراللهی را ندارد؛ میتوانست خود را برای ترکیب
1-3-2-4 و استفاده از بازیکن پست 10 آماده کند تا با اضافه کردن یک هافبک، کنترل بیشتری در میانه زمین داشته باشد.
* وابستگی بیش از حد به مهدی ترابی
پرسپولیس اکثر حملههای خطرناک خود را از سمت چپ طراحی میکند و مغز متفکر تیم نیز مهدی ترابی است. ترابی تمایل به خلق موقعیت و ارسال پاس نهایی دارد. حرکات او در عرض زمین معمولا با شوتزنی با کات درون پا یا راه انداختن دیگر بازیکنان همراه است. حال کافی است تیمها ترابی را مهار کنند، فضای کمی به او بدهند و از جریان بازی خارجش کنند یا اینکه خود ترابی فرم مناسبی نداشته باشد. در هر صورت، زمانی که ترابی خوب بازی نکند یا بازی او مختل شود، پرسپولیس نیز به مشکل میخورد و عملکرد دلچسبی ارائه نمیدهد. اگر پرسپولیس در جناح راست زمین نیز مهره تعیینکنندهای داشت، حملات تیم گلمحمدی تنوع بیشتری پیدا میکرد، وظایف ترابی کاهش مییافت و خنثی کردن پرسپولیس نیز سختتر میشد. سمت راست پرسپولیس در حال حاضر آورده هجومی خاصی ندارد. جذب یک وینگر راست (ترجیحا چپپا) برای این ترکیب 2-4-4 ضروری به نظر میرسد.
* ۳ دفاعه جواب نمیدهد؟
یحیی گلمحمدی بعد از 45 دقیقه بازی مقابل گلگهر تصمیم گرفت از سیستم 3 دفاعه دست بکشد و به 2-4-4 رو آورد، هر چند به نظر نمیرسد 45 دقیقه برای ارزیابی و سنجیدن یک ترکیب زمان مناسبی باشد. تیمی که از دوران برانکو قالب مشخصی پیدا کرده و 2-4-4 ترکیب پایهاش بوده است، نیاز به زمان بیشتری برای تطبیق و پذیرش ترکیب جدید دارد. نکته ناامیدکننده اینجاست که پرسپولیس در نیمه دوم نیز با ترکیب همیشگیاش بازی بدی انجام داد تا نشان دهد مشکل چیزی فراتر از 3 دفاعه یا 4 دفاعه بودن است. ترکیب 3-4-3 با توجه به حضور وینگبکها و رفت و برگشت پیستونی آنها، بهترین استفاده را از عرض زمین در دفاع و حمله دارد. در این ترکیب میتوان بالاخره برای وحید امیری و سیامک نعمتی ۲ پست ثابت تعریف کرد (وینگبکهای چپ و راست). اگر شایعات خرید ۲ بازیکن از استقلال تاجیکستان صحیح باشد، پرسپولیس ۲ بازیکن دیگر نیز به ترکیب اضافه خواهد کرد که به این فورمیشن آشنا هستند. با حضور صفروف و سیامک نعمتی پرسپولیس ۲ وینگبک در سمت راست و با حضور امیری و آقایی ۲ وینگبک در سمت چپ خواهد داشت که میتوانند چرخشی بازی کنند. حضور وینگبکهای تازهنفس، فشار را در کنارههای زمین حفظ میکند و پرسپولیس در کانالهای کناری نیز زهردار ظاهر خواهد شد. در خط دفاع نیز علی نعمتی چپپا به عنوان مدافع جلوزن سمت چپ، وحدت هانانوف خرید جدید سرخها در سمت راست و سیدجلال حسینی نیز در مرکز 3 دفاعه میتوانند به کار گرفته شوند. ایده دیگر نیز استفاده از رضا اسدی به عنوان سوئیپر است. در خط هافبک نیز میلاد سرلک عضو جداییناپذیر ترکیب است. پهلوان تاکنون چندبار به عنوان هافبک تست شده و ایده استفاده از او به عنوان یک هافبک شاید بد نباشد. عالیشاه و ترابی میتوانند پشت مهاجم بازی کنند و عیسی آلکثیر نیز مهاجم فیکس شود.
* ایراداتی که به گلمحمدی وارد است
در اینجا قصد نداریم مربی پرسپولیس را به خاطر نقل و انتقالات و جذب بازیکن شماتت کنیم اما این تیم با بازیکنان فعلی خوب بازی نمیکند. فاصله زیاد بین خطوط، ضعف دفاعی پرسپولیس، از دست دادن توپهای دوم، بینظمی و شاداب نبودن در فاز هجومی و افت بسیاری از بازیکنها باعث شده پرسپولیس دیگر نشانی از یک قهرمان نداشته باشد. امیدواریم یحیی گلمحمدی به جای جنگیدن با دشمن فرضی و گفتن جملاتی نظیر «شاید خود من هم یکی از پروژهها برای شکست و نابودی پرسپولیس باشم!» به رفع ایرادات تیمش بپردازد تا دوباره پرسپولیس را در جایگاهی ببینیم که هواداران انتظارش را دارند. فیفادی فرصت خوبی است تا تیم یحیی بازیابی شود و ادامه مسابقات را با روحیه و دیدی متفاوت آغاز کند.
ارسال به دوستان
آبادانی نیاز اول شهر
مصطفی خدابخشی: فرصت طلایی 4 ساله شهر تهران در دوره پنجم مدیریت شهری سوخت و این کلانشهر با جمعیتی بالغ بر 9 میلیون و 400 هزار نفر با انباشتی از طرحهای عمرانی اجرانشده روبهرو شد. پایتخت در سالهای 96 تا 1400 با وجود آنکه از مدیریت یکپارچه سیاسی برخوردار بود اما تنها ثمرهای که به آن و شهروندانش رسید، ارثیه نامیمون بدهی 55 هزار میلیاردی بود و مدیران شهری نتوانستند با وجود این همگرایی، گرهی از مشکلات شهر بگشایند. حالا بیش از ۳ ماه است مدیریت شهری ششم فرمان امور را در دست گرفته و با شعار ایجاد آبادانی در شهر این توقع را در بین شهروندان تهرانی ایجاد کرده است که در روزها و ماههای آینده تحولی جدی در ارائه خدمات به مردم ایجاد خواهد شد. در شرایط موجود به جرات میتوان گفت تهران تشنه عمران و آبادانی است و ماموریت اصلی مدیریت شهری در ۴ سال پیش رو، پاسخگویی به این مطالبه عمومی است؛ مطالبهای که در سالهای گذشته به فراموشی سپرده شد و سایه سنگین خواستههای حزبی و جناحی بر این موضوع مهم و اساسی، سنگینی کرد.
با توجه به سابقه جریان حاکم بر شورای ششم شهر تهران و کارنامه ثبتشده از آن در دورههای دوم، سوم و چهارم مدیریت شهری، میتوان این پیشبینی را داشت که یک بار دیگر خدماترسانی به شهروندان در حکم خون در شریانهای شهر به جریان افتاده و نسیم خدمت در شهر وزیدن گیرد.
رسیدن به این نقطه مطلوب تنها با استفاده از ظرفیت مدیران ارشد و مدیران میانی کارآزموده محقق خواهد شد، لذا ضرورت دارد با وجود آنکه مدیران ارشد شهرداری تهران مشخص شدهاند، سرعت انتصابات در مدیریت میانی شهر افزایش یابد تا از زمان ایجادشده برای سرعتبخشی در خدمت به مردم استفاده شود. یقینا فرصت خدمت کوتاه است و به سرعت دوره ۴ ساله مدیریت شهری ششم به پایان خواهد رسید همانطور که دوره ۴ ساله مدیران گذشته به اتمام رسید و نتیجه عملکردشان آن شد که هیچ کدام از نمایندگان آن جریان نتوانستند به بهشت راه یابند. مدیران شهری باید به این نکته توجه داشته باشند که در ماههای آخر دوران فعالیت خود میبایست پاسخگوی افکار عمومی باشند که در فرصت 4 سالهای که مردم به آنان اعطا کردند چه اقداماتی را به انجام رسانده و چه طرحهایی را برای مدیران بعد از خود به یادگار گذاشتهاند. امروز شهر تشنه آبادانی است و مدیران با نیازسنجی در اجرای طرحهای عمرانی قابل لمس برای مردم که برگرفته از نیازهای واقعی مردم است، میتوانند پاسخگوی اعتماد آنان در خردادماه گذشته باشند.
ارسال به دوستان
مشکل مردم با بورس بیمنطقی بورس است
میثم مهرپور*: بیش از ۲ سال از آغاز ورود عمومی مردم به بازار سرمایه ایران و تبدیل نهاد بورس از یک بازار تخصصی با مخاطبانی اندک به بازاری که حالا نیمی از جمعیت کشور در آن سهیم هستند میگذرد. حضور پرتعداد مردم در این بازار و به تبع آن اهمیت بورس برای بخش قابل توجهی از جمعیت کشور موضوعی بود که باعث شد بازار سرمایه و توجه به آن برای نخستینبار به عنوان یکی از شعارها و وعدههای اصلی نامزدهای ریاستجمهوری دوره سیزدهم مطرح شود. اما سوال اینجاست: مردم و سهامداران از بورس چه میخواهند و وظیفه دولت در قبال بازار سرمایه چیست؟
بدونشک سکه بورس نیز مانند تمام بازارهای مالی ۲ روی سود و ضرر دارد. تمام کسانی هم که وارد این بازار شدهاند - یا میشوند- باید به این مساله واقف باشند. با این حال در ماههای گذشته که شاخص عمدتا روند نزولی داشته نهتنها عامه مردم که کارشناسان و برخی مسؤولان نیز نسبت به روند طیشده در بازار سرمایه معترض بوده و حتی از عباراتی چون «تاراج ثروت مردم در بورس» استفاده کردند. اما آیا اعتراض این افراد صرفا به منفی بودن شاخص و روند نزولی قیمت سهام بوده است؟ آیا این افراد از ماهیت بازار سرمایه و احتمال وجود سود و زیان بیاطلاعند؟
به نظر میرسد مشکل اصلی منتقدان بورس چه در زمان رشد صعودی بازار در ماههایی از سال 98 و نیمه اول سال 99 و نزول و درجا زدن بازار از نیمه دوم سال 99 تاکنون، نه سبز و قرمز شدن شاخص آن، که بیمنطقی آن بوده است. بزرگترین آسیبی که موجب عدم اطمینان مردم به بازار سرمایه میشود، تقویت این احساس در میان سهامداران است که بورس نسبت به شرایط اقتصادی کشور بیتوجه بوده و گویا تافتهای جدابافته از اقتصاد ایران و واقعیت موجود در آن است، به نحوی که در نیمه اول سال 99 و با رسیدن شاخص از 500 هزار واحد به بالای ۲ میلیون، بسیاری از کارشناسان نسبت به این رشد هشدار میدادند چرا که در آن بازار، قیمت سهم برخی شرکتها - حتی شرکتهای اصطلاحا کاغذی- که عملا فعالیت اقتصادی و تولیدی نداشتند نیز در حال افزایش بود؛ موضوعی که نشاندهنده عدم منطق اقتصادی حتی در زمان سبزپوشی بازار بود. موضوعی که طی یک سال گذشته و این بار در قرمزی بازار سرمایه نیز به صورت محسوس و ملموسی مشاهده شد. برای مثال قیمت هر سهم از شرکتی که سال گذشته سهم خود را به قیمت 1500 تومان عرضه اولیه کرده بود با توجه به تورم 40 درصدی اقتصاد ایران و سودسازی و افزایش فروش محصول خود، طبیعتا و بر اساس منطق اقتصادی باید نسبت به سال گذشته افزایش مییافت اما در کمال تعجب قیمت سهام این شرکت (بهرغم وجود تورم و شناسایی سود عملیاتی) نهتنها افزایشی نداشت، بلکه حدود ۵۰ درصد نسبت به قیمت عرضه اولیه خود در سال گذشته نیز ریزش داشته است.
طبیعتا زمانی بورس میتواند آینه تمامنمای اقتصاد کشور بوده و منجر به تولد یک جامعه توسعهیافته و پویا در حوزه اقتصاد شود که حضور چند ده میلیونی مردم در بازار سرمایه به معنای سهامدار و شریک بودن مردم در شرکتها و بنگاههای اقتصادی باشد. الزام اولیه برای تحقق این موضوع این است که با توجه به افزایش فروش محصولات و سودسازی یک شرکت، قیمت سهم آن شرکت نیز افزایش یابد تا سهامداران آن شرکت، خودشان را به نوعی مالک و مبلغ کالاها یا محصول تولیدشده آن شرکت بدانند اما اتفاقی که در اقتصاد ایران و بازار سرمایه ما رخ داده، این است که روند حرکتی شاخص و قیمت سهمها دارای هیچ منطقی نیست. از این رو مشکل اصلی امروز مردم با بازار سرمایه نیز قرمز بودن بازار نیست بلکه مشکل اصلی، عدم نظارت دولت بر اتفاقات رخداده در بازار سرمایه و بیمنطقی بورس است.
* کارشناس ارشد اقتصاد
ارسال به دوستان
تولید در سینما، پشتیبانیها و مانعزداییها
عباس اسماعیلگل: چشم روی هم بگذارید ۴ سال دولت سیزدهم تمام شده است. فرصت تغییر کم است و از آنجا که تغییر امر سادهای نیست و نمیتوان درباره آن سادهانگاری کرد، لازم است در همین آغاز و پیش از صدروزگی دولت مواردی را درباره تغییر در فضای فرهنگی، بویژه تغییرات مفید در جریان سینمایی کشور تذکر داد. نه از آن رو که روزی بگوییم ما «گفته بودیم»، بیشتر از آن باب که امیدواریم این گزارهها شنیده شود و موجب تفکر و عمل سریع در حوزه سینما گردد.
آنچنان که میدانیم تصدیگری دولتی مانند گذشته (دهههای 60 و 70) بر سینمای ایران حکمفرما نیست و افزایش سرمایهگذاری بخشهای خصولتی و خصوصی در سینما (این عبارات نباید رهزن باشند، چرا که به خاطر عدم سودآوری تولید در سینما و وضعیت ورشکسته فعلی، دستکم نمیتوان این سرمایهگذاریها را غیرنفتی تلقی کرد) موجب شده جریانهای سینمایی بدون سرمایه و تجهیزات دولتی بتوانند بخش مهمی از تولید در سینما و شبکه نمایش خانگی را پیش ببرند. شرایط امروز شاهد مثال این تغییر اساسی در ریلگذاری تولید است. حالا نقش دولت جز در اعطای پروانه تولید و نمایش یا عدم اعطای آنها، آنچنان پررنگ نیست.
به نظر میرسد در کنار گامهای مثبتی چون حذف جشنواره جهانی که به عنوان یک جشنواره مستقل هیچگاه نتوانست شخصیت پیدا کند، توجه به مساله تولید میتواند مقدمه تغییرات تاثیرگذار باشد.
جشنواره جهانی فجر با تحمیل هزینههای سنگین بر وزارتخانه نحیف فرهنگ، حتی نتوانست پرستیژ سینمایی برای عنوان فجر در حوزه بینالملل بسازد (جستوجو درباره بازتابهای خبری این جشنواره جزئیات مهمی را درباره این گزاره آشکار میکند).
جشنوارهزدایی از نهادها و وزارتخانهها و گفتوگو برای جلب توجه و جذب بودجه آنها برای کمک به کمپانیهای تولید، حداقلیترین اقدام برای حل مساله بودجه برای تولیدات مهم و جریانساز است.
این اقدام در همین روزهای آغازین دارای کارکردهای قابل توجهی است؛ از جمله اینکه وزارتخانه ارشاد و معاونت سینمایی پس از تسهیل در تهیه هزینههای تولید، انرژی و دغدغه خود را بر تعیین اولویتهای مهم سینمایی خواهد گذاشت. حال که عمده تولیدات سینمایی به نحوی از نفت تغذیه میکنند، چرا باید جریان دولتی سینما از ورود تاثیرگذار به تولید ابا داشته باشد؟ البته تعیین اولویتها، تشخیص و تمیز عناصر تولیدی (فنی و هنری) برای سپردن آثار مهم سینمایی و نمایش خانگی و... خود نیاز به یک شناخت و معرفت نسبت به فضای کلی سینما دارد که نباید از نظر دور بماند. اینگونه تصدیگری دولتی صرفا در اعطای مجوزها خلاصه نمیشود. طبیعی است طرح این گزارهها به معنای رقابت با جریانی که ممکن است خود را به عنوان جریان مستقل در سینما معرفی کند، نیست چرا که نه تزاحم و نه تضادی با فعالیتهای ایشان ندارد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|